محل تبلیغات شما

وقتی سرانجام نوشتن خاطرات را شروع کردم، داستان یک دهه در مغز من پنهان شده بود، بدون اینکه من آن را بدانم درگیر شود.

در دوره راهنمایی، با یک پسر آشنا شدم و آن را به یک رابطه هفت ساله و خفیف تبدیل کرد.

یک دهه پس از پایان این کار، مادرم برای من نامه ده ها ژورنال فرسوده ای را که در آن مدت نگه داشتم برای من ارسال کرد. من تقریباً هر روز صبح به مدت هفته‌ها در گذر از آنها گذراندم. وقتی فهمیدم این داستان می تواند یک خاطره باشد، من هیجان زیادی داشتم که در مدت زمان طولانی احساس نکردم.

چگونگی شروع به نوشتن کتاب: نگاهی به روند یک نویسنده

نقد و بررسی مانیتور سامسونگ مدل C27F591FDM / (بخش 2)

نقد و بررسی مانیتور سامسونگ مدل C27F591FDM / (بخش 1)

یک ,مدت ,دهه ,داستان ,داشتم ,نوشتن ,برای من ,یک دهه ,که در ,آن را ,روز صبح

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

مشاوره اِنتهایِ خیال